نقش برنامه ریزی شهری در آلودگی هوای تهران

محیط زیست در برنامههای توسعهای شهر یک فاکتور جدی نیست.
دومین نشست وقتی همه خواب بودند با موضوع آلودگی هوا و نقش برنامهریزی شهری در کاهش آن با حضور سید امیر منصوری عضو هیات علمی دانشگاه تهران، محمد رستگاری معاون پایش و نظارت اداره کل محیط زیست استان تهران و صالح شکوهی عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت، ۱۱ دیماه در گالری نظرگاه برگزار شد. در این نشست، نقش طرح جامع و طرح تفصیلی به عنوان اصلیترین سند توسعه شهر و طرحهای مکملی که در حوزه برنامهریزی شهری تهیه شده است در کاهش آلودگی هوای تهران مورد بررسی قرار گرفت.
سید امیر منصوری با طرح این سوال که نقش برنامهریزی شهری در روند آلودگی هوا چیست؟ گفت: بنابر شواهد مختلف، اصلیترین مساله در شهر تهران مساله آلودگی هواست که بخش بزرگی از آن ناشی از وسایل نقلیه اعم از خودرو، موتور و… است. اما برنامهریزی شهری ما چقدر در عدم حصول موفقیت در کاهش آلودگی هوا نقش دارد؟ باید گفت که طرح جامع شهر تهران هیچ عنایتی به محیط زیست نداشته البته طرح جامع یک فصل تحت عنوان محیط زیست دارد. فصل محیط زیست در این طرح یک مبحث مستقل و ایزوله بود و هیچ هدف زیست محیطی برای آن تبیین نشد که برنامههای شهر از آن تبعیت کنند.
وی ادامه داد: آنچه در طرح جامع سال ۸۵ انجام شد تداوم روند طرح فرمانفرمائیان در سال ۱۳۴۸ بود که مبتنی بر ایجاد شبکه سواره تندرو بود و در سال ۱۳۷۰ نیز توسط گروه آتک بروز شد و بعد در دوره کرباسچی شبکه مبتنی بر سواره اجرا شد که بیشترین تعارض را با محیط زیست تهران داشت. بعد از آن، طرح به روز شده در سال ۱۳۸۵ به لحاظ سازمان حمل و نقل متکی به طرح قبلی بود و برنامه توسعه شهری ما بصورت خودرو محور و متکی به توسعه معابر در تمام طرحهای ما تحت عنوان تعریض معابر رواج پیدا کرد. وجه دیگر این برنامهریزی شهری در تهران نحوه برخورد با عرصههای طبیعی تهران مانند رود درهها و اراضی طبیعی بود که با توسعه شهرها از بین رفت.
در ادامه جلسه صالح شکوهی با بیان اینکه تهران بر اساس آمار بانک جهانی دوازدهمین شهر آلوده جهان است اظهار داشت: عوامل مختلفی برای این آلودگی برشمرده شده است؛ عوامل ثابت مانند زباله سوزی، وجود نیروگاه، ماشین آلات ساختمانی و عوامل متحرک مانند موتور سیکلت، خودرو و مینی بوسها و… اما ایدههایی که برای مقابله با آلودگی هوا مطرح میشود عموماً جزءنگر هستند و اثرچندانی ندارند و اجرایی هم نمیشوند. مثلا کمپینهای یکروزه بدون اتومبیل که علیرغم مفید بودن اما با توجه به نظام برنامهریزی ما محقق شدنی نیست. در چشمانداز طرح جامع جدید تهران، صرفاً تهران شهری سرسبز دیده شده است اما این موضوع در حد شعار است.
وی تصریح کرد: در کشور ما آمایش سرزمین در مقیاس ملی است یعنی ما در مقیاس ملی با شهری روبه رو هستیم که بیش از اندازه بزرگ است، چراکه ما یک نظام اقتصادی متمرکز مبتنی بر اقتصاد نفتی داریم که به تبع آن پایتخت بزرگ میشود. اینکه شهرهای دیگر بتوانند ظرفیتهایی را برای تولید داشته باشند تا از نظر اقتصادی جذب جمعیت کنند یک راه حل پایدار است که میتواند تهران را از این تمرکز جمعیت نجات دهد و در نتیجه آلایندهها کاهش مییابد. مساله اصلی عدم همگرایی نظام اسکان و اشتغال در شهر است یعنی بخش زیادی از مردم در جنوب شهر ساکن هستند اما محل کار آنها شمال تهران است و این حجم سفر آلودگیهایی را بدنبال دارد و طرح جامع نیز هیچ برنامهای برای این موضوع ندارد.
صالح شکوهی ادامه داد: ما در طرح جامع تهران، این سیاست را که تاکید کرده تهران نوار سبز داشته باشد، کنار گذاشتیم و به منطقه ۲۲ روی آوردیم که بارگزاری جمعیتی در آن صورت میگیرد. این یعنی ما اسکان را جایی دور با یک بارگزاری وحشتناک بردیم که افزایش آلاینده را موجب میشود. البته اخیراً ایجاد مراکز تجاری نیز به سایر عدم همگراییها اضافه شده است. در گذشته مردم هر محل از مراکز محلی خود خرید میکردند اما اکنون برای خرید به مراکز خریدی در مناطق دیگر میروند که این موضوع تقاضای سفر را زیاد میکند.
وی در خصوص راه کارهای پیشنهادی خود اظهار داشت: برای اینکه بتوانیم نابرابری شمال و جنوب را کم کنیم باید قیمت مسکن کاهش یابد و این مساله با تعیین مالیات جدی برای مسکن امکانپذیر میشود. مساله بعدی عوامل ثابت آلودگی است مثلا یک نظام بهینهسازی مدیریت پسماند داشته باشیم که بنظر میرسد در بستر طرح جامع فعلی تهران میسر شدنی نیست و راه حل اساسی، تهیه یک طرح جامع جدید است. چراکه در این بستر نمیتوان با تغییرات جزئی و اقدامات خرد تغییر اساسی را در محتوای تهران ایجاد کنیم.
محمد رستگاری معاون پایش و نظارت اداره کل محیط زیست استان تهران نیز گفت: تغییر کاربری پارکینگهای جنوب تهران به مسکونی یکی از عوامل تشدید آلودگی هواست. در مناطقی مانند منطقه ۱۰ و ۱۱ پارکینگ تامین نشده و ساختمانها نوسازی شدهاند، نتیجه اینکه ما سطح اشغال سوارهروها را تبدیل به پارکینگ کردیم و تهران به پارکینگ خودرو تبدیل شده است در حالی که اگر سرعت تردد در سطح شهر بالا برود از میزان آلودگی هوا کاسته میشود. ما در شهرسازی به این موضوع دقت نکردیم و امکان این که سیکل رانندگی ما نرمال باشد وجود ندارد.
وی با اشاره به جمعیتپذیری منطقه ۲۲ بیان کرد: مساله مهم اینجاست که منطقه ۲۲ که حتی در طرح جامع هم وجود نداشته، بزودی هشتصد هزار نفر در آنجا ساکن خواهند شد و این تعداد حداقل پانصد هزار خودرو خواهند داشت و تعداد زیادی سیستمهای سرمایشی و گرمایشی که انرژی مصرف خواهند کرد که خود مولد آلودگی هستند. این در حالیست که معابر منطقه ۲۲ به هیچ عنوان پاسخگو نخواهند بود و دچار شرایط بحرانی میشوند و هیچ برنامهریزی هم در حوزه حمل و نقل عمومی برای آنجا وجود ندارد. اینها معضلاتی است که قطعاً بر آلودگی هوای تهران تاثیر خواهد داشت و در حد یک استان آلودگی تولید میکند.
معاون پایش و نظارت اداره کل محیط زیست استان تهران اضافه کرد: به نظر میرسد تا زمانی که درآمد شهرداریها وابسته به شهرفروشی است ما چنین مشکلاتی را خواهیم داشت و مسئولان باید برای این موضوع چارهای بیندیشند تا درآمد شهرداری به سمت درآمدهای پایدار برود. به عنوان مثال در اتوبان ستاری تا قبل از احداث مجتمع کوروش مشکل ترافیک وجود نداشت اما اکنون یک مجتمع تجاری، منطقه را غیرقابل زندگی کرده است. به نظر میرسد تا زمانی که نتوانیم درآمدهای پایداری برای شهرداریها تعریف کنیم کماکان این روند ادامه دارد. اگر ما طرح جامع جدید هم داشته باشیم تا زمانی که این مشکل را حل نکنیم مجدداً طرح جامع دستخوش تغییراتی میشود که منافع زودگذر را تامین کند نه منافع بلند مدت.
سیدامیر منصوری در دور دوم سخنرانی خود در این نشست گفت: سوال اصلی اینست که چرا محیط زیست در برنامههای توسعه شهری جدی نیست؟ ما با یک معادله چند وجهی مواجه هستیم که نتیجه آن مشکل آلودگی هوا میشود! اکنون که برنامههای توسعه شهری به مساله محیط زیست عنایتی ندارند چه باید کرد؟
صالح شکوهی در پاسخ به سوال اظهار داشت: ما اصولاً نگاه بلند مدت در برنامهریزیها نداریم و محیط زیست هم مسالهای نیست که یکدفعه درست شود. اگر ما خودمان را با طبیعت یک موجود واحد بدانیم هیچ وقت نمیگوییم باران آمد و آلودگی هوا رفت چون آن آلودگی وارد خاک میشود. این موضوع یک جنبه فرهنگی دارد که در مدیریت ما باید دیده شود. ضمن اینکه مطالبه عمومی هم به اندازه کافی در این موضوع وجود ندارد. البته موضوع محیط زیست یک جنبه سیاسی هم دارد که وجود نهادها، گروهها و احزابی را مطالبه میکند.
وی ادامه داد: درآمدهای شهرداری میتواند نقطه شروع ما باشد. در تهران پانصد هزار واحد مسکونی خالی وجود دارد، اگر از این واحدها سالیانه ۱۰ درصد مالیات دریافت شود، حدوداً ۴۵ هزار میلیارد تومان جمع میشود یعنی بیش از کل بودجه شهرداری تهران و شهرداری میتواند تراکم فروشی هم نکند. در اینزمان مالکین یا باید خانه را اجاره دهند که عرضه واحد مسکونی بالا برود یا باید مالیات دهند. نکته دوم افزایش قیمت بنزین است که باید عوارض سبز دریافت شودکه طبیعتاً نارضایتی اجتماعی را در پی خواهد داشت اما در نهایت گرایش را به سمت حمل و نقل عمومی زیاد میکند. نکته آخر اینکه دولت قانوناً موظف است که بدهیهای خود و سهم خود در حمل و نقل عمومی را بپردازد.
محمد رستگاری با بیان اینکه محیط زیست تاکنون یک سازمان دست و پاگیر محسوب شده است گفت: مناطقی که تحت مدیریت سازمان محیط زیست است با همین نظارت ضعیفی که داریم باز هم قابل مقایسه با مناطق دیگر نیست. مثال آن هم مقایسه منطقه ۲۲ و سرخه حصار است. در قوانین شهر و حتی در زیست محیطیترین قانونهای شهری هم قانونگذار، نقش محیط زیست را کمرنگ میبیند. مثلا محیط زیست در مهمترین موضوع یعنی حفظ و نگهداری درختان هیچ ابزار قانونی ندارد و نظارت به شورا و اجرا به شهرداری سپرده شده است و هر اقدامی صلاح بدانند انجام میشود.
پیام بگذارید